جدول جو
جدول جو

معنی بحال کرنا - جستجوی لغت در جدول جو

بحال کرنا
جبران کردن، برای بازیابی، دوباره به حالت قبل برگرداندن، بازگرداندن، مرمّت شده
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بازسازی کردن، برای بازیابی
دیکشنری اردو به فارسی
بازیابی کردن، برای بهبودی
دیکشنری اردو به فارسی
باطل کردن
دیکشنری اردو به فارسی
دست یافتن، برای به دست آوردن، دریافت کردن، کسب کردن، گرفتن، به دست آوردن
دیکشنری اردو به فارسی
بیان کردن، برای توصیف، تعریف کردن، شرح دادن
دیکشنری اردو به فارسی
پرسش کردن، سؤال کردن
دیکشنری اردو به فارسی
فعّال کردن
دیکشنری اردو به فارسی
بحث کردن، برای بحث کردن
دیکشنری اردو به فارسی
گپ زدن، صحبت کردن، حرف زدن
دیکشنری اردو به فارسی
حل کردن، برای حل کردن
دیکشنری اردو به فارسی
دفع برق، بازگرداندن ضربان قلب
دیکشنری اردو به فارسی